سفارش تبلیغ
صبا ویژن
راسخان در دانش کسانی اند که دست نیکی و زبان راست و دل صاف وعفّت شکم و فرج دارند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
پنج شنبه 88 شهریور 26 , ساعت 4:21 عصر

در تعیین سن ازدواج دختران و پسران دو دیدگاه اصلی وجود دارد: یکی دیدگاه دینی و دیگری دیدگاه روان شناختی که به گونه ای مکمل یکدیگرند. ما در این نوشتار، از دیدگاه دینی به این مسأله می پردازیم. قرآن و سن ازدواج در کلام خداوند سن معینی برای ازدواج مطرح نشده است، ولی از واژگانی چون "بلوغ"، "بلوغ حلم"، "بلوغ نکاح" و "بلوغ اشد" می توان به نحوی سن بلوغ و سن ازدواج را به دست آورد. شاید رساترین آیه در تعیین سن ازدواج آیه 6 سوره نساء می باشد که ترجمه آن آیه شریفه باشد که می فرماید: "و ابتلوا الیتامی حتی إذا بلغوا النکاح فإن آنستم منهم رشداً فادفعوا إلیهم أموالهم" یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و به نکاح تمایل پیدا کردند و آنان را به درک مصالح زندگانی خود آگاه یافتید، اموالشان را به آنان بدهید. (1) شیخ طوسی در تفسیر آیه می نویسد: معنای بلوغ نکاح آن است که به مرحله ی توانایی بر همخوابگی و تولید نسل برسند، احتلام فعلی منظور نیست.(2) در تفسیر مراغی آمده است: بلوغ نکاح رسیدن به سنی است که استعداد و آمادگی ازدواج حاصل شود و آن بلوغ حلم است. نوجوان در این حالت میل پیدا می کند همسر و سرپرست خانواده باشد. (3) کسی که مال یتیمان نزد وی است، حق ندارد مال را در اختیار یتیم بگذارد، تا این که به بلوغ جنسی و احتلام برسد. (4) در این روایت بلوغ نکاح به احتلام تفسیر شده است. خلاصه آنکه، معیار سن ازدواج از نظر قرآن همان قدرت داشتن بر ازدواج، توانایی هم خوابگی و تولید نسل است. سن ازدواج از نگاه روایات روایات در مورد تعیین زمان ازدواج، به دو دسته اند: 1ـ در برخی روایات به سن خاصی اشاره شده است؛ مانند این روایت از امام باقر (ع) که فرمودند: دختر وقتی به سن نه سالگی می رسد از یتیمی بیرون می آید و می تواند ازدواج کند. (5) در جای دیگر آمده است: دختر وقتی به سن نه سالگی برسد و تزویج نماید، از یتیمی خارج شده و اموالش را می توان به او واگذار نمود. (6) در احوالات رسول خدا (ص) آمده است: پیامبر در حالی با عایشه ازدواج کرد که عایشه ده ساله بود و ایشان با دختری ازدواج نمی کرد مگر این که بالغ باشد (و منظور از دختر ده ساله در این روایت، نه سال تمام است) (7) و نیز امام باقر (ع) فرموده است: همبستر شدن و ازدواج با دختر قبل از نه یا ده سالگی جایز نیست.(8) 2ـ برخی روایات بدون اشاره به سن خاصی، جوانان را در آغاز جوانی به ازدواج ترغیب می کنند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: از سعادت مرد (پدر) آن است که دخترش در خانه اش عده نشود. (قبل از اینکه عادت زنانه ببیند به خانه شوهر برود. (9) باید توجه داشته باشیم که این مجموعه روایات، بیش تر ناظر به تعیین سن ازدواج دختران است. یکی ا زراه های تعیین سن مناسب برای ازدواج پسران، مراجعه به سیره ی عملی ائمه ی اطهار (ع) است. سن ازدواج بر اساس سیره ی معصومین (ع) شواهد تاریخی گواه است که امامان ما در سنین قبل از 20 سالگی ازدواج می کردند. امام سجاد (ع) در سال 38 ه . ق متولد شد.(10) مورخین نوشته اند که امام باقر (ع) در سال 57 هجری متولد شد و در ماجرای کربلا (سال 61) چهار ساله بود. (11) از این مطلب می فهمیم که امام سجاد (ع) در حدود 18 سالگی ازدواج کرده اند. ـ امام کاظم (ع) در سال 128 ه.ق و امام رضا (ع) در سال 148 دیده به جهان گشودند، نتیجه می گیریم که امام کاظم (ع) قبل از 20 سالگی ازدواج کرده است. امام جواد (ع) در سال 195 ه.ق و امام هادی (ع) در سال 212 دیده به جهان گشودند؛ نتیجه می گیریم که امام جواد (ع) در موقع ازدواج کمتر از 17 سال داشته اند. ـ امام هادی (ع) در 212 ه.ق و امام حسن عسکری (ع) در سال 232 دیده به جهان گشودند؛ بنابراین امام هادی (ع) باید قبل از 20 سالگی ازدواج کرده باشد. امامان (ع) در مورد فرزندانشان نیز همین شیوه را داشتند و نوعاً قبل از 20 سالگی وسایل ازدواجشان را فراهم می کردند. (12) و چون عمل و سیره معصومین (ع) برای ما الگو و حجت است، در تعیین سن ازدواج نیز باید به آن بزرگواران اقتدا کنیم. تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که طبق آیات، روایات و سیره ی معصومین (ع) سن ازدواج در دختران بعد از 9 سالگی و در پسران حدود 20 سالگی است؛ اما سؤالی که وجود دارد این است که آیا تنها رسیدن به این سن کفایت می کند، یا معیارهای دیگری نیز در تعیین زمان ازدواج دخالت دارد؟ شواهد بسیاری نشان می دهد که علاوه بر سن، متغیرهای دیگری در تعیین زمان مناسب ازدواج مورد توجه است که به تبع آنها، معیار سنی نیز نوسان می یابد. یکی از اصلی ترین معیارهای تعیین سن ازدواج، از نظر شرع (13) و روان شناسان رسیدن به حد رشد است که خود ابعاد مختلفی دارد و ما اینک به توضیح برخی از جنبه های عمده ی آن می پردازیم. برای صلاحیت ازدواج از نظر فقه امامیه تنهار سیدن به سن بلوغ کافی نیست. بلکه علاوه بر آن، دختر و پسر باید رشید هم باشند؛ یعنی بتوانند مصلحت خود را تشخیص دهند تا بتوانند به استقلال و از روی اراده و اختیار عقد ازدواج ببندند. شهید مطهری درباره ی شرط بودن رشد برای ازدواج می نویسد: در فقه و سنت اسلامی محرز و مسلم است که برای ازدواج تنها عقل و بلوغ کافی نیست؛ یعنی یک پسر به صرف آن که عاقل و بالغ است نمی تواند با دختری ازدواج کند؛ هم چنان که برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سن بلوغ دلیل کافی برای ازدواج نیست، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است. (14) اگر بخواهیم کلمه ی رشد را به مفهوم عام آن تعریف کنیم، باید بگوییم: رشد یعنی این که انسان شایستگی و لیاقت اراده و نگه داری و بهره برداری هر یک از سرمایه ها و امکانات مادی و یا معنوی را که به او سپرده می شود داشته باشد؛ یعنی اگر انسان در هر مرحله ای از زندگی که دارای یک شأن و منزلت و مقامی است و یا ابزار و وسیله ای را دارد شایستگی اداره و نگه داری و بهره برداری از آن را داشته باشد، چنین شخصی در آن کار و در آن شأن "رشید" است. حال،آن چیز هر چه می خواهد باشد، همه ی آن اشیایی که وسایل و سرمایه های زندگی هستند. سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد. مردی که ازدواج می کند خود ازدواج و زن و فرزند و کانون خانوادگی، وسایل و، به تعبیر دیگر، سرمایه های زندگی او هستند، و یا شوهر برای زن و زن برای شوهر حکم سرمایه را دارد.(15) بنابراین، رشد در مورد ازدواج یعنی شایستگی و لیاقت اداره ی زندگی؛ چنان که شهید مطهری در این خصوص می فرماید: منظور (از رشد در مورد ازدواج) تنها رشد جسمانی نیست، منظور این است که رشد فکری و روحی داشته باشند، یعنی بفهمند که ازدواج یعنی چه؟ تشکیل کانون خانوادگی یعنی چه؟ عاقبت این بله گفتن چیست؟ باید بفهمد این بله که می گوید، چه تعهدهایی و چه مسئولیت هایی به عهده ی او می گذارد و باید از انجام این مسئولیتها بر آید. (16) رشد به معنای یاد شده کاملاً یک امر اکتسابی و قابل یادگیری است. والدین، اطرافیان و فرهنگ جامعه می توانند نقش اساسی در شکل گیری و تحصیل آن داشته باشند. منابع و مآخذ: 1ـ نساء، 6 2ـ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج3، ص116 3ـ تفسیر مراغی، ج4، ص188 4ـ تفسیر صافی، ج1، ص391 5- شیخ حر عاملی، وسایل لشیعه، ج1، ص30 6ـ همان، ج1، ص31 7ـ همان 8ـ همان، ص70، ج4 9ـ شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج20، ص61 10ـ شیخ مفید، الارشاد، (قم: مکتبه بصیرتی)، ص253 11ـ مهدی پیشوایی، سیمای پیشوایان در آیینه ی تاریخ، (قم: موسسه ی انتشارات دارالعلم، چاپ پنجم، 1380،). ص77 12ـ محمد تقی عبدوس، فرازهای برجسته از سیره ی امامان شیعه، (دفتر تبلیغات اسلامی) ج2، ص28ـ29 13ـ ر.ک. مرتضی مطهری، مقالة رهبری در اسلام، (انتشارات صدرا، بی تا) 14ـ مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر به ضمیمه ی چهار مقاله ی دیگر، (انتشارات صدرا، بی تا)، ص120 و 153 15ـ همان، ص122 16ـ همان، ص153ـ154 برگرفته از فصلنامة پژوهشی پرسشها و پاسخهای دینی سال دوم شماره 9ـ10، با اشراف آیت الله معرفت، ص150



لیست کل یادداشت های این وبلاگ